خانه » چگونه در مایکروسافت مدیر بازاریابی شدم (5 مرحله)

چگونه در مایکروسافت مدیر بازاریابی شدم (5 مرحله)

مقدمه

سلام، نام من آرتور است و ۲۲ساله مدیر بازاریابی شرکای تجاری در مایکروسافت هستم که برای یک شرکت تابعه روسی کار می‌کنم. در این مقاله ، من می‌خواهم مسیر یادگیری خود را برای دنبال کردن حرفه رویایی خود در یکی از بزرگترین شرکت‌های جهان به اشتراک بگذارم.

تغییر رویکرد

من دانشجوی پرشوری نبودم.  با گرفتن مدرک در RANEPA در زمینه مدیریت/بازاریابی، واقعا مطمئن نبودم که این انتخاب درستی باشد.

سال ۲۰۱۷ بود و زبان‌های برنامه‌نویسی در حال رونق بودند: همه آن‌ها را می‌شناختند.  تلاش کردم و شکست خوردم.

من شروع به یادگیری Python در دوره‌های رایگان Udemy کردم و نتوانستم چیزی را درک کنم!  من ناامید و در عین حال ویران شده بودم.

چیزی که در موردش مصمم شده بودم این بود که: «من هرگز جایی در اطراف IT نخواهم بود!»  

و من تصمیم گرفتم رویکردم را تغییر دهم و روی مطالعات فعلی خود در دانشگاه تمرکز کنم.

قدم‌های کوچک، رویاهای بزرگ

به سرعت متوجه شدم که اگر بتوانید ذهن خود را روی چیزی متمرکز کنید، در نهایت تخصص خود را افزایش خواهید داد.

از ریاضیات، انفورماتیک، توسعه کسب و کار، انگلیسی تجاری، مدیریت و بازاریابی دیجیتال به عنوان سنگ بنای آینده شغلی خود یاد می‌کنم.

من یاد گرفتم که سوال پرسیدن تنها راه برای درک مفهوم است و باید برای یادگیری وقت می‌گذاشتم.  معروف است که می‌گویند اگر چیزی را نمی‌دانید، شاید یک پسر هندی قبلاً آن را در YouTube آموزش داده است.  آن‌ها در تدریس عالی هستند، اتفاقاً من آن‌ها را دوست دارم.

بنابراین، من به طور مداوم درک خود را از اصول اولیه گسترش می‌دادم و قدم به قدم به اولین یادگیری عالی خود می‌رسیدم – کار برای یک شرکت بین المللی امنیت سایبری.

سخت شدن مهارت‌های نرم

در طول حضورم در کسپرسکی، مجبور شدم در چندوظیفه‌ای یا همان مولتی تسکینگ تبحر به دست بیاورم: داده‌های جدید بسیار زیادی، اولین کار تمام وقت و من هنوز در حال تحصیل هستم.

در این مرحله، من نه تنها مهارت‌های سخت خود را گسترش می‌دادم: کار در MS Office و سایر برنامه‌ها، بلکه مهارت‌های نرم خود را نیز آموزش می‌دادم.  راستش من خجالتی بودم و در بیان دیدگاهم مشکل داشتم.  بنابراین، من تصمیم گرفتم در اولین دوره بزرگ خود در Coursera که به مذاکره اختصاص دارد، ثبت نام کنم.

راستش زمان‌بندی گذراندن این دوره عالی بود چرا که من مشکلاتی در کار داشتم که بدون این دوره فوق العاده قابل حل نبود.  یادگیری بیشتر در مورد هنر مذاکره، ارتباط متقابل و ارتباطات به من این امکان را داد که اعتماد به نفس بیشتری برای پیشرفت در حرفه خود به دست بیاورم.

قبل از پرش تغییر دهید

سپس من شروع به کار برای L’Oreal کردم و دوباره ده‌ها ماده‌ای که باید با آن‌ها آشنا می‌شدم.

در این مرحله، می‌خواستم یادگیری برنامه‌نویسی خود را از نو شروع کنم و دوره «پایتون برای مبتدیان» را در Stepic شروع کردم.  این دوره رایگان و تعاملی است، که به من امکان داد بیشتر تمرین کنم و شبکه‌سازی کنم، که در نهایت به من درک عمیق‌تری داد.

در اینجا، من رویکرد خود را متبلور کردم: در محل کار مطالعه کنید که چگونه کار خود را بهتر کنید، در خانه مطالعه کنید که چگونه زندگی خود را بهتر کنید.

همانطور که می‌بینید، هیچ گزینه‌ای وجود ندارد که شما مطالعه نکنید.  من عاشق یادگیری جدید هستم و بنابراین در آن مرحله، پایتون، سرمایه گذاری، کمک‌های اولیه، اسپانیایی، و تغذیه‌شناسی را برای خودم و بازاریابی ایمیلی، CRM، SEO، SMM، CJM و مدیریت پروژه را برای شغلم یاد می‌گرفتم.

استپر بزرگ و آقای نادلا

بعد از چند ماه برای لورآل پیشنهاد کاری در مایکروسافت گرفتم.

من یک یادگیرنده بدون توقف و بدون استراحت هستم و فرهنگ شرکتی این رویکرد را تشویق می‌کند.  در کمتر از یک سال بیشتر از ۳ تا ۴ سال گذشته یاد گرفتم.

دوره‌های بازاریابی، مدیریت، انعطاف‌پذیری و مدیریت پروژه؛  نشان‌ها و گواهی‌نامه‌ها در زمینه پایداری، دسترسی، تنوع، و گنجاندن و اصول لاجوردی.

گاهی اوقات، ما حتی به فرصت‌های یادگیری یک شرکت توجه نمی‌کنیم، نه اینکه به فرصت‌های رایگان و ارزان در وب اشاره کنیم.

یکی از بزرگترین مفاهیمی که در مایکروسافت یاد گرفتم و واقعاً با من همراه خواهد بود این است که برای رسیدن به موفقیت، باید رویکرد خود را از «همه چیز بدانم» به «همه چیز یاد بگیر» تغییر دهیم.  یک یادگیرنده دائمی باشید و همیشه یک قدم از گذشته خود جلوتر خواهید بود.

مطالب مرتبط